آغاز کتاب
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد
خداوند نام و خداوند جاى خداوند روزىده رهنماى
خداوند کیوان و گردان سپهر فروزنده ماه و ناهید و مهر
ز نام و نشان و گمان برترست نگارنده برشده پیکرست
به بینندگان آفریننده را نبینى مرنجان دو بیننده را
نیابد بدو نیز اندیشه راه که او برتر از نام و از جایگاه
سخن هر چه زین گوهران بگذرد نیابد بدو راه جان و خرد
خرد گر سخن برگزیند همى همان را گزیند که بیند همى
ستودن نداند کس او را چو هست میان بندگى را ببایدت بست
خرد را و جان را همى سنجد اوى در اندیشه سخته کى گنجد اوى
بدین آلت راى و جان و زبان ستود آفریننده را کى توان
به هستیش باید که خستو شوى ز گفتار بىکار یک سو شوى
پرستنده باشى و جوینده راه بژرفى بفرمانش کردن نگاه
توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود
از این پرده برتر سخن گاه نیست ز هستى مر اندیشه را راه نیست