زادن منوچهر
هنگامی که ایرج به دست برادرانش سلم و تور کشته شد ، همسر او "ماه آفرید "از وی بار داشت.
فریدون، شاهنشاه ایران ، چون آگاه شد شادی کرد و ماه آفرید را گرامی شمرد. از ماه آفرید دختری خوب چهره زاده شد. او را به ناز پروردند تا دختری لاله رخ و سرو بالا شد. آنگاه فریدون وی را به برادرزاده خود « پشنگ» که از نامداران و دلاوران ایران بود به زنی داد.
از پشنگ و دختر ایرج منوچهر زاده شد. فریدون از دیدن منوچهر چنان خرم شد که گویی فرزندش ایرج را به وی باز داده اند.جشن به پا کرد و بزم فراهم ساخت و به شادی زادن منوچهر زر و گوهر بسیار بخشیده و آن روز را فرخنده شمرد.
فرمان داد تا در پرورش کودک بکوشند و آنچه بزرگان و آزادگان را سزاوار است به او بیاموزند.
سالی چند بر این بر آمد. منوچهر جوانی شد دلاور و برومند و با فرهنگ.
آنگاه فریدون از بزرگان و نامداران و آزادگان ایران انجمن ساخت و منوچهر را بر تخت نشاند و او را به جای ایرج بر ایرانشهر پادشاه کرد و تاج و نگین شاهی را به وی سپرد. سپاه به فرمان وی در آمد و پهلوانان و دلیران او را به شاهی آفرین خواندند.
«قارون» سپهدار ایران ، «گرشاب» سوار مرد افگن و «سام» دلاور بی باک ، همه با دلی پر مهر و سری پر شور به خدمت کمر بستند و خسرو جوان را ستایش کردند و به خونخواهی ایرج و کین جویی از برادرانش سلم و تور همداستان شدند.