با دست های خودم گندم می کارم...
با دست های خودم گندم می کارم
جونم رو روی این زمین می ذارم
اگه خونم جای بارون بباره
بهارون ، گل گندم در می آرم
نفس من به جون خاک بسته
من و خاک هر دو دل هامون شکسته
من و خاک هر دو همزادیم و هم خون
بمیره هر که بین ما نشسته
من و خورشید و بارون خونه زادیم
به هم دست برادرگونه دادیم
اگه ابر سیاه نخواد بباره
من و خورشید و بارون در جهادیم
بسوزونم تن اسفند به آتیش
که چشمای نظرکرده بسوزند
نمی خوام دستای پنهوون در آستین
برام لباس خوشبختی بدوزند
دانلود ترانه ی "گل گندم" با صدای زنده یاد "مازیار"
نویسنده : میثم » ساعت 6:40 صبح روز پنج شنبه 89 شهریور 11
پندارنیک، دانلود، مازیار، گل گندم، خون، اسفند، آتیش، دستای پنهوون در آستین، من و خورشید و بارون، ترانه، خاک، ابرسیاه، جهاد، برادرگونه