به نام یزدان پاک
فرصتی تازه دست داد تا بار دیگر قلم در دست گرفته و بنویسم.
بعد از روزفارغ التحصیلی ام که یکی از روزهای برجسته ی امسال من بود خدای بزرگ امروز موفقیتی دیگر در مسیر ارتقای شغلی نصیبم کرد. هرچند گذر از این مرحله هم خالی از اضطراب و دردسر نبود ولی وقتی به گذشته نگاه می کنم به روشنی می بینم که شایسته ی این همه رحمت خداوند نبوده ام و از این که نتوانم در مسیر شکرگزاری از لطف ها ی الهی قدم بردارم واقعا می ترسم.
احساس خیلی خوبی دارم و دعای "حول حالنا الی احسن الحال" برایم اجابت شده. بیش ازاین نوشتن برایم مقدورنیست فقط یک توصیه به عنوان برادر کو چکتر به شما خواننده ی عزیز دارم:
"خداوند قادر نامحدود است,نعمت ها و موهبت هایش بیکران و رحمتش بی پایان,منابع این جهان به اندازه ای هست که همه از آن بهره مند شوند,بیایید به خود و دیگران سخت نگیریم"
دوستدار شما میثم
دانلود ترانه صدایم کن علیرضا عصار
کس نمیداند ز من جز اندکی وز هزاران جرم و بدفعلی یکی
من همی آن دانم و ستار من جرم ها و زشتی کردار من
هر چه کردم جمله ناکرده گرفت طاعت ناورده آورده گرفت
نام من در نامه پاکان نوشت دوزخی بودم ببخشیدم بهشت
عفو کرد آن جملگی جرم و گناه شد سفید آن نامه و روی سیاه
آه کردم چون رسن شد آه من گشت آویزان رسن در چاه من
آن رسن بگرفتم و بیرون شدم شاد و زفت و فربه و گلگون شدم
در بن چاهی همی بودم نگون در دو عالم هم نمیگنجم کنون
آفرین ها بر تو بادا ای خدا ناگهان کردی مرا از غم جدا
گر سر هر موی من گردد زبان شکر های تو نیاید در بیان
تو در جان منی من غم ندارم تو ایمان منی من کم ندارم
اگر درمان تویی دردم فزون باد وگر عشقی تو سهم من جنون باد
تویی تنها تویی تو علت من تو تو بخشاینده بی منت من
صدایم کم صدای تو ترانه است کلامت آیه هایی عاشقانه است
تو را من سجده سجده میپرستم که سر بر خاک بر زانو نشستم