بره و گرگ
یه دل خسته و یک درد بزرگ
یه دونه بره و یک گله گرگ
یه دونه بهار و صد هزار خزون
یک عالم ابر سیاه تو آسمون
نه یه چوپونی که هی هی ای کنه
نه یه دلسوزی که گریه ای کنه
نه مسافری که روزی بمونه
نه پرنده ای که چیزی بخونه
با این رفیقهای نیمه راه
آخرهای وقت این همه راه
گرگها نشسته در کمین
با دندونهای آهنین
نه وقت برگشتن دارم
نه دل گرگ کشتن دارم
نه روم میشه که وا بدم
تن به قضا بلا بدم
دست خدا میدمشون
می گذرم از عالمشون
کاشکی حلالمون کنند
اگه نخوردیم غمشون
دست خدا میدمشون...
دانلود ترانه ی "بره و گرگ"
نویسنده : میثم » ساعت 8:52 عصر روز یکشنبه 89 خرداد 2