به نظر شما چگونه می توانیم بر اطرافیان خود تاثیرگذار باشیم و در دل ها نفوذ کنیم؟ چگونه می توانیم اندیشه ی خود را فراگیر کنیم؟ چطور می توانیم بفهمیم که اندیشه هایمان خیرخواهانه است یا خیر؟
به نظر من جواب این سوالات را با یک بازنگری در رفتارمان می توانیم پیدا کنیم.
خط مشی زندگی افراد دو حالت کلی می تواند داشته باشد , برخی افراد در جامعه تمام فکر خود را معطوف بدست آوردن قدرت یا حفظ قدرتی که دارند می کنند و به همین دلیل چیزی یا کسی را نمی بینند مگر همان "قدرت" معشوق را!!! البته شاید اهداف و آرمان هایی هم داشته باشند ولی در حقیقت این اهداف در حاشیه قرار می گیرند و حتی گاهی از این اهداف برای کسب قدرت استفاده ی ابزاری هم می شود. بازنگری تاریخ نشان می دهد که این گونه افراد برای دست یافتن به معشوق خود که بدست آوردن یا حفظ قدرت می باشد متوسل به زور و تحکم می شوند.
در مقابل رفتاری که ذکر شد برخی دیگر فارغ از دغدغه های قدرت هستند, آن ها برای تحقق آرمان و هدف خود نیازی به داشتن مقام و قدرت ندارند. وقتی صادقانه و بدون هیچ گونه چشمداشتی مسائل مورد نظر و اندیشه ی خود را بیان می کنند در دل ها نفوذ کرده و بر رفتار و اندیشه ی مخاطبان تاثیر می گذارند. این افراد در حقیقت "قدرت عشق" را به کار بسته اند.
برای تشخیص قدرت عشق از عشق قدرت باید یک سوال اساسی را از خود بپرسیم : " به راستی رو به کدامین قبله به نماز ایستاده ایم!؟ " افراد "عشق قدرت" برای خود تابلویی از قدرت ترسیم کرده اند و شب وروز را در مناجات تابلوی قدرت سپری می کنند .
در سویی دیگر افرادی "قدرت بیکران عشق" را دریافته اند.
در پناه حق