سلام بر حسین(ع)
عطش دارم، اما نه! جرعه ای آب نمی خواهم، عطش تو را دارم مولا. ولی تو برای رفتن شتاب می کنی، درست مثل آن زمان که از مدینه عزم کوفه کردی وگریختی. آری تو از زمان گریختی و دانستی که دعوت را- نه دعوت کوفیان- که دعوت خدا را باید بدون درنگ پاسخ داد. ولی برای چه از من می گریزی؟ من تشنه ام مولا، تشنه تر از همیشه، لحظه ای درنگ کن و به صحبت هایم گوش فرا ده. برای شنیدن این عطش چه کسی از تو بهتر و به تشنگی چه کسی از تو آشناتر؟
مولای من در تمام دهه های محرم ،طبل و سنج هست، علم و بیرق هست، آتش زدن خیمه ها در ظهر عاشورا هست، اما تو ... نیستی!
گویی همه چیز مهیا شده تا در پس مراسم های پر سر و صدا، از شناخت تو و رسالت تو جلوگیری کنند.
گویی قرآن ها دوباره بر سر نیزه شده اند تا مانع از افشای حقیقت شوند و مگر نه اینکه سر تو و یارانت در ظهر عاشورا توسط همین بنی امیه بر سر نیزه ها رفت؟
آری مولای من، گریه ی ما از مظلومیت تو نیست، که از محرومیت خودمان است که حقیقت را گم کرده ایم. برایمان بگو که حکمت قیام تو چه بود.
این حقیقت بر تو آشکار بود که ایمان ها به وسیله ی قدرت شیطانی خزانه ی کوفه خریده می شوند و براین مسئله واقف بودی که ایمان و اندیشه ای که قابل خریدن نباشد با شمشیر سر بریده می شود. و تو بر بدتر از این ها آگاهی داشتی که آن دگرگونی و فلج کردن اندیشه های انتقادی توسط دو گروه مرجعه و جبریون بود.
از سویی مرجعه می گفتند: ما به حکم انسان بودنمان نباید میان خائن و خادم قضاوت کنیم و چون خود انسانیم و خطاکار باید کار را به خدا واگذار کنیم و قضاوت را به قیامت موکول کنیم.
و از سویی جبریون نیز می گفتند: هرآنچه بر سر خلایق می آید از مقدرات حتمی الهی است و بر همین اساس اگر بنی امیه بر سر کار است کار خداست و اگر علی(ع) شکست خورده، این نیز به خواست خداوند بوده است.
آری مولا جان تو بر تمام این احوال آگاه بودی و پر شتاب عزم کوفه نمودی. و از این در شگفت می مانم که تو حتی قبل از رسیدن به کوفه در مکه اعلام می کنی:" مرگ زینت مرد است و من به سوی مرگ می روم ".
این چه حکمتی است که قیام خود را علنی می کنی تا دستگاه مقتدر حاکم عرصه را بر تو تنگ تر کند.
برایم بگو مولا، قسم به آب که تشنه ام...
دانلود آلبوم مولای عشق با صدای علیرضا عصار